تفاوت موفقیت و خشنودی
دام موفقیت!
تا حالا در مورد دام موفقیت چیزی شنیده‌اید؟ قطعاً موفقیت خیلی خوب است… پس چرا بعضی وقت‌ها به دام تبدیل می‌شود؟ با من در این مقاله همراه باشید تا به جواب این سوال بپردازیم
هر گردی، گردو نیست
قبل از اینکه برویم سراغ اصل مطلب لازم می‌دانم کمی سنگ‌هایمان را از هم وا بکنیم و به یک تعریف واحد بر سر واژه موفقیت دست پیدا کنیم، در این مقاله منظور من از واژه کیفیِ موفقیت، به‌دست‌آوردن چیزی است
مثل: به‌دست‌آوردن شغل ایده‌آل، به‌دست‌آوردن مدرک تحصیلی ایده‌آل، به‌دست‌آوردن همسر ایده‌آل، به‌دست‌آوردن خانه ایده‌آل و…
حالا با این تعریف و یکسان کردن دایره واژگانمان برویم سراغ ادامه مطلب
یک اشتباه بزرگ این است که ما ناخودآگاه موفقیت و خشنود بودن را یکسان در نظر می‌گیریم. درصورتی که باید در نظر داشته باشیم که موفقیت زیر مجموعه خوشبختی است.
یعنی ما با رسیدن به موفقیت شغلی ، مالی و تحصیلی فقط یکی از تیکه های زندگی خشنود را بدست آورده‌ایم، تیکه ای که حتی در مواقعی، برای داشتن احساس خشنودی ضروری هم نیست!
به زبان دیگر: هر گردی (موفقیتی) گردو (زندگی خشنود) نیست
شاید تصویری که در ابتدای متن آورده شده دید بهتری به ما بدهد، این دید که موفقیت یکی از عوامل خشنودی است، نه خود خشنودی
به عبارتی ما از موفقیت‌های مختلف استفاده می‌کنیم تا بتواینم به خشنودی برسیم
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
خب یعنی ما برای موفقیت تلاش نکنیم؟ مقصود این نیست که برای موفقیت تلاش نکنیم، فقط باید آگاه باشیم که جایگاه هر کدام کجاست
وقتی بفهمیم جایگاه موفقیت در جاده زندگی کجاست نتیجه چه می‌شود؟
نتیجه این می‌شود که بهتر می‌توانیم تشخیص دهیم که چه چیزی را فدای چیز دیگر کنیم
مثلاً فدا کردن خوشحالی و حال خوب برای بدست آوردن موفقیت، دیگر مضحک بنظر می‌رسد، چرا که در نمودار ما، موفقیت دقیقاً برای همین خوشحالی و خشنودی ساخته شده است و اینکه اصل را فدای فرع کنیم تا به اصل برسیم کمی غیر منطقی بنطر می‌رسد!
نکته مهم: ممکن است کسی شکنجه شدن در زندان (برای دستیابی به هدفی با معنی) را خشنودی بداند، پس قضاوت درمورد احساس خشنودی را به هر فرد واگذار می‌کنیم
در نهایت
ما به عنوان انسان خشنود تلاش می‌کنیم به بخش‌های مختلف زندگی وزن مناسب آن را بدهیم.
اما سوال مهم: وزن دادن به بخش‌های مختلف بر اساس چه معیاری؟
به این می‌گویند یک سوال جان دار و خوب!
جواب: بر اساس سیستم ارزش‌های فردی به بخش‌های مختلف زندگی وزن می‌دهیم
-یعنی چی؟ ساده‌تر توضیح بده
این یعنی ما وقتی سیستم ارزش‌های فردی مان مشخص باشد و جایگاه موفقیت و خشنودی را هم اشتباه نگیریم حالا دو چیز داریم:
1-ابزار خوب برای سنجش (سیستم ارزش‌های فردی)
2-ذهنیت مناسب نسبت به جایگاه موفقیت و خشنودی
با این دو چیز، می‌دانیم که:
- نباید خشنودی را فدای موفقیت کنیم
- باید با استفاده از سیستم ارزش‌هایمان ملاک‌های زندگی خشنود مناسب خودمان را بدست بیاوریم
- حالا ملاک‌هایی داریم تا به هر کدام وزن بدهیم (مثلاً رابطه عاطفی برای یکی وزن زیادی در احساس خشنودی دارد و برای کسی دیگر وزن بیشتر تعلق می‌گیرد به موفقیت شغلی)
به این صورت تکلیف مشخص‌تری با زندگی مان داریم و بهتر می‌توانیم تشخیص دهیم که چه چیزی را فدای چیز دیگر کنیم تا در نهایت رفتار بهینه تری در راستای زیست خشنود داشته باشیم.
خشنود باشید.
دیدگاهتان را بنویسید